مرگ انسان به دست كيست؟ خدا، يا عزرائيل؟
در قرآن، گاهى خداوند كارهايى را به خودش نسبت مىدهد و گاهى همان كار را به ديگرى، مثلاً در مورد گرفتنِ جان انسان، يك جا مىفرمايد: «اللّه يتوفّى الانفس»(سوره زمر، آيه ۴۲.) خدا، جان مردم را مىگيرد. و در جاى ديگر مىفرمايد: «يتوفّاكم ملك الموت»(سوره سجده، آيه ۱۱.) ملك الموت «عزرائيل»، جان مردم را مىگيرد. و جايى ديگر مىفرمايد: «تَوفّته رُسُلنا»( سوره انعام، آيه ۶۱.) فرشتگان، جان مردم را مىگيرند. هر سه تعبير قابل قبول است. چنانكه وقتى شما به يك ساختمان نگاه مىكنيد، مىتوانيد بگوييد: اين ساختمان را مهندس و معمار ساخت، اين ساختمان را بنّا و كارگران ساختند، اين ساختمان را صاحبش ساخت، نسبت ساختن خانه به همه اينها درست است. چنانكه مىتوان گفت: كليد، در را باز كرد، دستم در را باز كرد، خودم در را باز كردم، زيرا كليد در اختيار دست و دستم در اختيار من است. در آيات فوق نيز شايد اين گونه باشد: فرشتگان جانها را مىگيرند و به عزرائيل تحويل مىدهند و عزرائيل جانها را به خدا تحويل مىدهد. شايد هم اين گونه باشد: جان افراد عادى را فرشتگان مىگيرند، جان افراد برجسته را عزرائيل مىگيرد و جان اولياى الهى را خداوند مىگيرد. همانگونه كه قرآن درباره اهل بهشت تعبيرهاى مختلفى دارد؛ يك جا مىفرمايد: «يسقيهم ربّهم»( سوره انسان، آيه ۲۱.) خداوند آنان را سيراب مىكند. در جاى ديگر مىفرمايد: «يُسقَون فيها كأساً»(سوره انسان، آيه ۱۷.) اينها از طريقى سيراب مىشوند و نامى از خداوند برده نشده است.