سلام بر علمدار بی دست کربلا سلام بر فرق شکافته ماه بنیهاشم سلام بر جوانمرد بی ادعا سلام بر تشنه لب مشک بر دوش سلام همه أنبیاء و أولیاء و ملائک بر «ابوالفضلالعباس علیه السلام» باد.
یا باب الحوائج ، دستان تو پشت گرمی خیمهها بود و سقای فروتن تشنگان اکنون بدون دستهایت چگونه زینب (س) نگران برادرش ، خورشید کربلا نباشد؟! ای آبروی آب ، چگونه میتوان از آب سخن گفت و زلالی تو را به یاد نیاورد؟!چگونه میتوان از آسمان پر ستاره حرف زد و دستهای قلم شدهات را که بوسهگاه سیدشهیدان شد را در نظر نداشت؟!
ای سقای دشت سرخ نینوا برخیز که بیتو پشت حسین(ع) شکسته است. برخیز که بی تو امید خیمهها ناامید گشته است. برخیز که زینب(س) بر در خیمهها منتظر است.
راستی یکبار هم حسین(ع) را برادر صدا زدی وقتی که از صدر زین به زمین افتادی در حالی که دست در بدن نداشتی ،شنیدی که حضرت فاطمه (س) تو را چنین صدا زد: پسرم ،عباس آنجا بود که به خود اجازه دادی تا به امام حسین(ع) خطاب کنی: یا أخي أدْرِک أخاک ای برادر ،برادرت را دریاب.
تابلویی عبرتانگیز از هنگامه عاشورای حسینی در سال۶۱هجری تقدیم به عزاداران خامس آل عبا علیهمالسلام باد. مردم جهان به ویژه اروپاییان که از نعمت ولایت اهلبیت محروم هستند، ارزشمندترین تابلو برای ایشان از قبیل پیکاسو ، مونالیزا ، مریم مقدس میباشد.اگر هنرمندی همانند فرشچیان با دقت زوایای حماسه عاشورا را به تصویر کشد، محققاً تماشاییترین تابلوی تاریخ خواهد شد.
صحنه اول: وقتی سپاه کفر با هزاران سرباز در برابر سپاه توحید قرار میگیرد، سربازی برای رفتن به سوی آب ، بند کفشش باز نمیشود.یکی از یاران حسینبنعلی(ع) برای او باز میکند.
صحنه دوم: وقتی شیپور جنگ نواخته میشود، حضرتعلیاکبر(ع) با اجازه پدر به میدان میرود؛ در حالی که شهد شهادت را مینوشید، صورت پدر را با صورت خود احساس کرد ، فرمود: «پدر ، من از دست جدم سیراب شدم،جرعهای هم برای شما نگه داشته است.»
صحنه سوم: علمدار دشت نینوا، تا وسط شط زلال فرات پیش میرود ولی در نهایت عطش ، آب را بر روی آب میریزد؛زیرا خانواده امام زمانش تشنهاند. او به این وسیله آبروی آبهای دنیا میشود. مادری از خاندان رسالت وقتی فرزندانش شهید میشوند، از خیمه بیرون نمیآید تا برادرش خجالت نکشد. مادر دیگری وقتی سرِ بریده فرزندش(وهب)را به سوی او پرتاب میکنند ، سر را باز میگرداند و میگوید: ما چیزی را که برای خدا دادهایم ، پس نمیگیریم. دختری وقتی پدر شهیدش در قتلگاه بود، به پیکر مطهر او به جای کلام شکایت آمیز از دشمنان خدا و اسلام به پدر عرضه میدارد: «یا أَبتا أُنظُر إلی رُؤوسناالمکشوفة». پدری برای اتمام حجت ، فرزند ششماهه خود را در حالی که همچون ماهی که از آب گرفته شود ، تلظی میکند به میدان میآورد؛ ولی حرمله با تیر سهشعبه گوش تا گوشش را میدرد. دختری در خرابه شام وقتی سر پدر را برای آرامش او روی طبقی میآورند، لب بر لبهای پدر میگذارد و جان به جانآفرین تسلیم میکند.
در پایان حماسه وقتی دیکتاتور آن زمان از پیامآور دشت نینوا ، زینب کبری(س) میپرسد: حماسه را چگونه دیدی؟ او میفرماید: ما رَأیْتَ إلّاٰ جَمیلاً آیا برای کسی جز اولیای خدا میسر است چنین تابلوی بیهمتایی را رسم کند!؟ هیهات…
مهدیجان (عج) به تن و جان خسته زینب به دل خون نشسته زینب به دو بازوی بسته زینب به جبین شکسته زینب دوست داریم تو را بیا مهدی(عج) ز کرم گیر دست ما را مهدی(عج)
خداوند اجر کاملی به تمام عزاداران حسینی مرحمت فرماید.
آمین
اللهم عجل لولیک الفرج
سیدعبدالحسین شیرازی(ارفع)
یادادشت (۳)
«بِأبي أنتَ وَ أُمّي یا حُسَیْن وَ بِأَهْلي وَ بِوَلدي و بِعَیْن»
پیوند عاشورا با انتظار حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه (عج)
پیامبر رحمت(ص) فرمود: برای هر چیزی پایه و اساسی است. زیربنای اسلام ، فهم دین است زیرا انسان آگاه که دین را خوب میفهمد، در برابر شیطان و موانع کمال از هزاران عابد بدون شناخت مکتب محکمتر است؛نمونه بازرش یاران امام حسین بن علی بن أبی طالب (ع) بودند.منتظران مهدی(عج) باید بدانند ، ادامه دهنده قیام حسینی مولای پنهان از نظر است.حسین بن علی(ع) وارث پیامبران و مهدی(عج) وارث عاشورا است.انتظار مهدی(عج) کربلایی به وسعت جهان میباشد؛ با این تفاوت که این بار حق بر باطل به صورت فیزیکی پیروز خواهد شد.
آری ، او خواهد آمد تا با قیام توحیدی خود لحظات معنوی و عرفانی نیمروز سرخ کربلا را پاسداری کند و تمدن نامتمدن ماشینی جاهلیت مدرن را بر جاده صبر سعادت حسینی(ع) برگرداند و خدا را آنطور که هست معرفی و عشق را تکثیر و محبت را تقسیم نمایند.
«مخلص کلام» روز عمل است و کاری باید کرد کاری همه ماندگار باید کرد عالم همه در خدمت آن دلدار است کاری به رضای مهدی آل طاها باید کرد
اللهم عجل لولیک الفرج
سیدعبدالحسین شیرازی(ارفع)
یادادشت (۴)
«سلام خدا و تمامی کروبیان و سماواتیان ، عرشیان و فرشیان بر آنکه قتیل العبرة شد، نثار باد.»
مراسم نورانی و دلخراش دفن و کفن خورشید غروبکرده کربلا و ستارگان منظومهاش ، در روز دوازدهم سال ۶۱هجری قمری توسط پیامرسان حماسه خونین نینوا، حضرت زینالعابدین امام سجاد(ع) انجام گرفت. امام ، نظر به اینکه حرامیان حتی پیراهن کهنه پدرش را به سرقت برده بودند ، مجبور شد تا به کمک بنیاسد از حصیرهای اطراف شط فرات جهت کفن و دفن پدر، استفاده نماید. عزاداران ، لطفا به تفاوت چهار پیراهن دقت کنید: ۱- پیراهن پسری اعجاز میکند و چشمهای نابینای پدر منتظرش را شفا میبخشد.(حضرت یوسف پیامبر) ۲- پیراهن مادری است که در شب عروسی به سائل بخشیده میگردد و با همان پیراهن قبلی به خانه بخت میرود. ۳- پیراهن عثمان است که به دستور یکی از همسران پیامبر (ص) جنگ جمل و صفین را به راه میاندازد و ضربالمثل میگردد. ۴-پیراهن فرزند زهرای اطهر(س) است که توسط خلف ناپاک سفیانیان با اینکه پاره بود به یغما میرود…
«ألَیْسَ الصُبحُ بِقَریب!؟»
اما بنیاسد که ملک تمام منطقه جنگی را به امام حسین فروختند، سه دسته هستند: ۱-طرفداران اهل بیت علیهم السلام (خانوادههای حبیب،انس بن کاهلی، مسلم بن عوسجه، حسین بن مسهر صیداوی و عمرو بن خالد صیداوی)که در رکاب امام پرواز به ملکوت کردند. ۲- مخالفان که سرپرستی آنها با حرمله لعین بود که برای ابد ملعون شد. ۳-بیطرفان که زنانشان برای کمک به اهلبیت قیام کردند و مردانشان مجبور شدند با بیل و کلنگ در دفن شهدا همکاری کنند. (برداشتی از درنگستان سید کاظم ارفع)
«حسن کلام در ختم امام»
هر که از تن بگذرد جانش دهند هر که جان درباخت جانانش دهند هر که در سجن ریاضت سر کند یوسفآسا مصر عرفانش دهند هر که گردد مبتلای درد هجر از وصال دوست درمانش دهند هر که نفس بتصفت را بشکند در دل آتش گلستانش دهند هر که بر سنگ آمدش مینای صبر کی نجات از بند هجرانش دهند هر که گردد نوح عشقش ناخدا ایمنی از موج طوفانش دهند هر که از ظلمات تن خود بگذرد خضرآسا آب حیوانش دهند